علی دایی حاوی سخن بگوییدهای زیاد جالبی از شهریار فوتبال ایران است. مردی که خارج از سرزمین برای او قیمت به مراتب زیاد بیشتری از داخل سرزمین قائل می باشند. اگر صدمه دیدنهای تعداد بسیاری که برای تیمملی ایران گریبانش را گرفت و چندین دفعه زیر تیغ جراحی رفت را کنار بگذاریم، ۲۷ مهر ۱۳۷۳ را هیچ زمان از یاد نخواهیم برد. روزی که در دیدار برابر بحرین در بازیهای آسیایی ۱۹۹۴ هیروشیما با حرکت ناجوانمردانه سنگربان حریف دچار صدمهدیدگی شدید از تکه طحال شد و با این حال خطر بزرگی را به جان خرید و ۲۰ دقیقه باقیمانده تا آخر کار را در زمین ماند و بعد از آن تحت یک عمل سنگین جراحی قرار گرفت؛ چند ماهی از مستطیل سبز دور ماند. بعد بیراه نیست اگر علی دایی را یک جانباز ورزشی بنامیم و بدانیم که برای کسب افتخار برای ایران و شاد کردن دلم هممیهنانش چندین دفعه و چندین دفعه چه دردهایی را متحمل شد که تا این مدت این دردهای قدیمی ورزشی گهگاهی به سراغش میآیند و امانش را میبرد.
بکنباوئر، علی دایی را در جایی بهترین سرزن فوتبال جهان مینامد.چه کردید که در بوندسلیگا در سطحی قرار بگیرید که تحسین نفر اول فوتبال آلمان را داشته باشید؟
این نظر لطف قیصر فوتبال آلمان به من را نشان میداد. همیشه حرف هایام، زیادها از من بهتر بودهاند. اما زیادها مسائلی را که من به راحتی مراعات میکردم را مراعات نمیکردند. در همه دورانی که فوتبال حرفهای بازی میکردم، هیچزمان ساعت ۱۱ شب را ندیدم و سپس از این ساعت بیدار نبودم.مراعات این مسائل به من که زیاد دوست داشتم پیشرفت کنم پشتیبانی کرد.
اگر برخوردهای تبعیضآمیز نبوده است، علی دایی بالاتر از کارستن یانکر و میشائیل پریتز در بایرنمونیخ و هرتابرلین به پیروزیهای زیاد بیشتری در بوندسلیگا میرسید؟
قبلها قبل و من دیگر به این مسائل فکر نمیکنم.اما من باید بگویم که هرچه الان به آن رسیدهام از وجود در فوتبال آلمان دارم.هر قراردادی که بستم،به مملکت خودم آوردم و به این نوشته افتخار میکنم.دوران فوتبالی سالمی را داشتم.سالم زندگی کردم.خدا را شکر میکنم که زیاد در این مسیر به من پشتیبانی کرد تا به زیاد چیزهایی که دوستان من و همبازیهایم میخواستند به آنها برسند،به گفتن نمایندهشان به این پیروزیها رسیدم.
به گفتن یک مهاجم نوک،خودخواه بودید و پاس نمیدادید؟
احتمالا بگویید اینطور بودهام اما هر وقتی که بازیکن کناریام را در موقعیت بهتری میدیدم پاس هم میدادم.اتفاقا من پاس گل هم زیاد دادهام.اینطور نبوده که درون زمین فقط موقعیت خودم را میدیدهام. یقیناً موردی که اشاره کردید در فوتبال دنیا و برای یک مهاجم نوک امری طبیعی است.
علی دایی خودش را بهترین سرزن فوتبال ایران میداند و اگر سه سرزن برتر تاریخ فوتبال ایران را معارفه کنید، خودتان را نفر چندم این فهرست قرار میدهید؟
سرزنِ قهار در تاریخ تیمملی ما زیاد بودهاند. خودم عاشق بازی مرحوم کریم باوی بودم. زندهیاد همایونخان بهزادی، غفور جهانی، غلامرضا فتحآبادی و زیادهای دیگر بودهاند که من اسامیشان را به یاد نمیآورم. من خودم را یک سرزن صرف نمیدانم .چون زیاد از گلهایم را با ضربات ایستگاهی و شوت،با پا زدهام. به طور کل گلهای من تلفیقی از ضربات هر دو پای چپ و راست و ضربات سر بوده است. و همه ۱۰۹ گل ملیام را مدیون همه بچههایی هستم که در طی سالهای حضورم در تیمملی به من در کسب این پیروزیها پشتیبانی کردند.پشتیبانی همتیمیهایم نبوده است علی دایی نمیتوانست به این پیروزیها برسد.
در سالروز دیدار تاریخی و ماندگار ایران و استرالیا، ۱۶۷۴ روز از دوری علی دایی از فوتبال میگذرد. فکر نمیکنید این زمان بیشتر از حد طویل شده؟ آیا خودتان دلتنگ فوتبال نشدهاید؟
خب شما این را در نظر داشته باشید که هر فردی یک روزی دوره حضورش در فوتبال به پایان میرسد. خوشبختانه من از قبل به این دوران فکر میکردم. الان هم از فوتبال دور هستم. یقیناً در همین مدتی که ذکر کردید، زیاد نظر برای همکاری به من شد اما خودم خواستم که نیایم و کار فوتبالی نکنم. من همیشه عاشق فوتبال بوده و هستم و خواهم می بود.مگر میبشود یکی همانند من که همه چیزش را از فوتبال دارد، این همه سال تلاش کرده باشد، برای اعتلای فوتبال ایران ۹ مرتبه زیر تیغ جراحی قرار گرفته باشد و عاشق فوتبال نباشد؟
خب بعد این عشق برای علی دایی جاودانه خواهد ماند؟
به طور حتم اگر هر چیزی را از ما بگیرند، عشقی را که ما به این ورزش داریم را نمی توانند از ما بگیرند.اگر زمان دست بدهد بازیها را از تلویزیون میبینم. به خصوص بازیهای مهم را حتما تماشا میکنم.
بعد میگوییم که برگشت علی دایی به فوتبال ایران غیرممکن نیست؟
غیرممکن که نیست اما این را باید اضافه کنم که برای وجود مجددام، شرایط مهیا نیست و این هم از طرف خودم است. وگرنه زیادها برای همکاری به من لطف داشتند.از تیمملی گرفته تا تیمهای باشگاهی پیشنهادات خود را دادند.اما خودم نخواستم که فعلا به فوتبال برگردم.
دلنشین است که علی دایی از این چنین پیشنهاداتی میگذرد،حتی تیمملی؟!
الان میتوانم زمان بیشتری برای خانوادهام بگذارم و کنارشان باشم.این با اهمیت ترین فاکتور برای من است که اول انسان خوبی باشم. و متأسفانه انسانیت اخلاقی است که زیادها فراموش میکنند.
منظورتان این است که برخی پیشنهادات اخیرتان را به علت مراعات مسائل اخلاق حرفهای نپذیرفتید؟
اینطور جواب سوالتان را میدهم که در همه دوران فوتبالیام طوری حرکت کردهام که الان فردی نمیتواند به من بگوید که فلان کار غیرحرفهای را انجام دادهام.حق فردی را خوردهام.بازیکن آورده و بابتش پول گرفتهام.هیچکس نمیتواند این چنین مسائلی را به من نسبت بدهد.سالم فوتبال بازی کردم.سالم مربیگری کردم و الان هم دارم سالم زندگی میکنم.
اما تا این مدت فوتبال ما چه پرسپولیس و چه تیمملی از ستارههایی منفعت میبرد که با مطمعن علی دایی الان چهرههای صاحبنامی می باشند.به گفتن مثال امید عالیشاه که الان کاپیتان پرسپولیس است و یا مهدی طارمی که بهترین بازیکن تیمملی است؟
من اصلا در رابطه این چیزها سخن بگویید نمیکنم.این بچهها بر پایه لیاقت خودشان به این جایگاه رسیدند.من تنها وسیلهای بودم که بتوانم بازیکنان جوان و بااستعداد را شناسایی و به آنها بها و زمان بازی بدهم.پیروزی آنها پیروزی من است.احتمالا بازیکنانی که اسباب بزرگیشان را مهیا کردهام،سالی یکبار هم حال من را نپرسند.با این حال باز میگویم که من تنها ماموریتام را در روبه رو استعدادها انجام دادهام.وسیلهای از جانب خدا برای ترقی و تعالی این نفرات بودهام و یقیناً که لیاقت و لیاقت خودشان هم بوده که صاحب نام و اعتبار در فوتبال ایران بشوند.
در رابطه هجمه به اهالی فوتبال و فوتبالیستها در خصوص عقد قراردادهای میلیاردی میخواهم نظر شما را هم داشته باشم؟
ابتدا باید با این توضیح،جواب سوال شما را اغاز کنم که فوتبال در همه دنیا ورزش اول محسوب میگردد.شما کدام ورزش را میتوانید مثال بزنید که صدهزار و یا صد و بیستهزار تماشاگر را به ورزشگاه بکشاند؟ ۹۰ تا ۱۰۰ دقیقه شوق بیافریند.تنها احتمالا بتوان از فوتبال آمریکایی یا بسکتبال حرفهای آمریکا نام برد که اعداد و رقم های مالی بالاتر از فوتبال در این رشتهها تبادل میبشود.از تنیس هم میتوان نام برد که جوایز چند میلیون دلاری در تورنمنتهای گوناگون در طول سال دارد.
بنا بر این سخن بگوییدها،شما از عقد قراردادهای میلیاردی در فوتبال باشگاهیمان حمایتمیکنید؟
سخن بگویید من این نیست.من میگویم همه شرایط فوتبالمان را با دیگر کشورها قیاس کنیم.همین رونالدو که النصر عربستان استخدام کرده، رقم پرداختیشان به این بازیکن زیاد تر از همه پرداختیهای بازیکنان و مربیان حاضر در همه لیگهای ایران است.این را هم در نظر بگیرید که فوتبال برای زیاد از فوتبالیستهای ما شغل محسوب میبشود نه فقط یک ورزش.چون کار اقتصادی نکردهاند.پیش از این در سخن بگوییدهایم اشاره کردم که برخی از دوستانم در تیم ۹۸ با این شرایط روبه رو بوده و می باشند.باید بگویم چون حالت اقتصادی مردم ما اصلا مناسب نیست،این پولهای فوتبال زیاد زیاد به نظر میرسد.
به نظرتان اعتدال بین مبالغ قراردادها و سختی کار در فوتبال برقرار است؟
شما این نوشته را در نظر بگیرید انسانی که به گفتن فوتبالیست در کشورمان به زمین میرود و این همه تلاش میکند،زندگیاش با یک صدمه دیدن به هم میریزد و احتمالا دیگر نتواند فوتبال بازی کند و از این طریق درآمدی برای ادامه زندگیاش داشته باشد.به این علت میگویم که حقشان از این اعداد و رقم های هم زیاد تر است.شما ببینید کدام فوتبالیست ایرانی مورد حمایتبیمهای قرار دارد که سپس از دوران بازیگریاش به دردش بخورد؟آیا فوتبالیست ما حقوق بازنشستگی دارد؟ اگر من فوتبالم را در آلمان به آخر میرساندم، الان بابت مالیاتی که به گفتن فوتبالیست از قراردادم پرداخت میکردم،الان حداقل ماهی ۱۰هزار یورو حقوق بازنشستگی میگرفتم.اما در مملکت ما این چنین قانونی نیست.فوتبالیست فقط مالیات میدهدبدون آن که خدماتی در روبه رو آن دریافت کند.نمیدانیم مالیات پرداختیمان در کجای فوتبال و ورزش مورد منفعت گیری قرار میگیرد و چه منفعتای برای ما فوتبالیستها دارد.اداره مالیات در روبه رو دریافت مالیات از قرارداد فوتبالیستهای ما،بعد از بازنشستگیشان چه خدماتی به آنها اراعه میدهد؟ هیچ خدماتی،چون قانونی در این خصوص نداریم.
قانونی این فصل مورد منفعت گیری قرار گرفته که باشگاهها را موظف میکند یک سقفی را برای بستن قراردادها لحاظ کنند.اما این قانون به سادگی دور زده شده است؟
خودتان از همه مسائل آگاه هستید. کدام باشگاه این قانون را مراعات و انجام داده است؟ همین میبشود که به جای ثبت رقم واقعی قرارداد، اتومبیل و خانه به بازیکن خواهند داد و قرارداد واقعی بازیکن به ۵۰ میلیارد میرسد. به نظرم اعتدال بین بازیکن خارجی و ایرانی در این قانون برقرار نیست.بازیکن خارجی که تعویضی هم به زمین میآید،قرارداد دلاری میبندد،اما برای بازیکن ایرانی چه امتیازی قائل خواهد شد؟
نظر شما برای تحول این حالت و تشکیل ارامش در این خصوص چیست؟
نه تنها فوتبالیستها،بلکه ورزشکاران دیگر رشتهها را هم نیز باید بیمه کنند.باید به فکر فراهم معاش و آینده ورزشکاران باشند. این که نمیبشود کشتیگیر صاحب عناوین قهرمانی جهان و آسیا برود برای امرار معاش،دستفروشی کند! بعد کجا رفته انسانیت ما؟ چیزی که مدام صحبتش را میکنیم. اگر ما به همه ورزشها و ورزشکارانمان رسیدگی ملزوم را انجام بدهیم،فوتبال هم همانند امروز بولد نمیبشود.
حق فوتبال ما چیست؟
شما دقت کنید،فوتبال با اهمیت ترین رشته ورزشی و جهت سرگرم شدن قشر عظیمی از جمعیت مردم ما را راه اندازی میدهد. تلویزیون را که روشن میکنند،زیاد تر به تماشای مسابقات فوتبال ایران و جهان مینشینند.باحالا شما این را در نظر بگیرید،وقتی که یک باشگاه با این هزینهها وقتی که نتواند از امتیاز دریافت حق پخش تلویزیونی منفعت ببرد،یه طور حتم صدمه میبیند و پیامد آن اسپانسرهایش را از دست میدهد.اسپانسری که دیده نشود،رغبتی برای همکاری با باشگاه اشکار نمیکند. خب تا جایی هم که همه انها میبینیم و مطلع هستیم،تیمها یک اسپانسر مهم دارند که روی پیراهنشان حک میبشود و چندین اسپانسر فرعی.کجای فوتبال دنیا،فدراسیون یک سرزمین میآید و حق اسپانسری میگیرد و باشگاهها از این حق محروم می باشند؟!
خب فوتبال دولتی نمیتواند از تلویزیون دولتی حق پخش بگیرد؟
خب همین میبشود که فوتبال ما زیاد از حتی رقبای آسیایی خود عقب میافتد. با این شرایط فوتبال ما به هیچ وجه قابل قیاس با ژاپن و کرهجنوبی و عربستان و استرالیا نیستیم. ما زیاد از این کشورها عقب افتادهایم.
با پیشرفتی که در قوتهای درجه یک آسیا میبینیم،پیشبینی شما از وجود ایران در جامملتهای آسیا کسب چه مقامی است؟
شما مقداری به قبل از تیمملی دقت کنید. وقتی که تیم امید ما از رقابتهای انتخابی المپیک در گروه مقدماتی خود که جدیترین حریفش ازبکستان می بود حذف شد و یا در بازیهای آسیایی برابر هنگکنگ حذف شد،برای این فوتبال باید گریه کرد.تک به تک بازیکنان ما خوب می باشند.وقتی که ژاپن موفق به ناکامی آلمان در خانهاش میبشود،یا کرهجنوبی و عربستانی که در بازیهای جامجهانی آرژانتین را ناکامی داد،ما تا کی باید دلخوش و متکی به شانس و اقبال باشیم که اتاقی رخ بدهد و ما بتوانیم نتیجه بگیریم. الان ببینید چند دوره بازیهای جامملتها هست که به نیمهنهایی هم نرسیدهایم،فینال که دیگر جای خود دارد.یک آرزوی دور از دسترس شده است.
برای علی دایی و دیگر نفراتی که خاک فوتبال را خوردهاند،این عقب ماندن از رقبای آسیایی حس زیاد بدی دارد؟
نه تنها ما فوتبالیستها، بلکه همه مردم ایران آرزو دارند تیمملی کشورشان را مقتدر ببینند.بتواند روبه رو قوتهای اول آسیا بدرخشد.به فینال جامملتهای آسیا برسد. اما با دقت به شرایط حاضر،من تحقق این آرزوی مردم ایران را زیاد سخت میبینم.چه بازی تدارکاتی قوی برای تیمملی فراهم کردهایم؟ ژاپن با آلمان بازی میکند و ما با چه تیمهایی!
بازیهای رسمی تیمملی حکم بازیهای تدارکاتی را اشکار کرده است!
شما به بازی ما برابر ازبکستان در مقدماتی جامجهانی دقت کنید. برابر تیم درجه ۲ آسیا بازی ۲ بر صفر پیروزی را با تساوی ۲-۲ همه میکنیم. اگر شانس هم نمیآوردیم گمان ناکامیمان هم می بود. کادرفنی باید همه بازیها را مرور و تیم را تحکیم کند.
با این تفاسیر چشم به راه یک نتیجه موفق در قطر ۲۰۲۴ نباشیم؟
جامملتها شوخیبردار نیست. از حریفان درجه یک و تدارک قدرتمندشان را که کنار بگذاریم، الان حتی تیمهای درجه ۲ آسیا هم برابر ما از پیش بازنده نیستند.
قطر و عربستان که از لحاظ زیرساخت به حدی از استاندارد جهانی رسیدهاند که میزبانی جامجهانی را میگیرند.کرهجنوبی و ژاپن هم که سالها است خود را از قافله آسیا جدا کردهاند.ما هم این بین همان آقایی که بودیم،هستیم.با همان زیرساختهای ۵۰ سال پیش!
بر خلاف نظر شما باید بگویم که ما حتی در حد امکانات اسبق خودمان هم نماندهایم که هیچ، بعدرفت هم کردهایم. ما حتی از بازسازی ورزشگاه آزادی هم ناتوان ماندهایم.همین قطر میدانید چه آورده اقتصادی از روبه رو همین میزبانی جامجهانی نصیب خودش کرده است؟ همه ورزشگاههای قطر استانداردهای بینالمللی را دارا می باشند. به گمانم تنها ورزشگاه استانداردی که در این سالها ساختهایم،ورزشگاه نقشجهان اصفهان باشد.
یک وقتی باشگاههای تهران دو بازی در یک روز در ورزشگاه آزادی برگزار میشد.اکنون از بیورزشگاهی، لیگقهرمانان آسیا بازیهای دو تیم ایرانیِ غیرتهرانی را میزبانی میکند. کیفیت چمن آن هم میبشود سوژه استوری نیمار!
ما سرزمین ثروتمندی هستیم. ما باید بهترینها را داشته باشیم.مردم ما لایق بهترینها می باشند. این مسائل هست که ما را غمگین میکند. وگرنه ناکامی در فوتبال پیش میآید. خب هنگامی بازیکنی در کلاس ید جهانی همانند نیمار میآید و کیفیت چمن ورزشگاه آزادی ما را میبیند،شگفتی میکند.مگر بازیکنان خود ما از کیفیت خراب چمن ورزشگاه آزادی کم لطمه خوردهاند؟! مثالهایش مهدی ترابی و وحید امیری. زیرساختهای فوتبال دو شهر کوچک آلمان زیاد زیاد تر و باکیفیتتر از کل زیرساختهای فوتبال ایران است.
تهران یا برخی شهرها هیچ،در گیلان و مازندران با آن شرایط خاص خاک و آب و هوایی یک زمین چمن ایدهآل وجود ندارد؟
بله، و چرا باید این چنین شرایطی در این دو استان وجود داشته باشد؟! نمیدانم چه حکایتی است که میآییم ورزشگاه وطنی قائمشهر را چمن مصنوعی میکنیم.به چه علت این کار را کردید؟ سپس از این همه هزینه میآییم چمن مصنوعی را به چمن طبیعی برمیگردانیم،اما با چه کیفیتی؟! مازندران پُر آبترین استان ایران است. الان باید این استان ورزشکارخیز که در همین لیگبرترمان در اکثر تیمها حداقل یکی دو بازیکن دارند،حداقل دهها زمین چمن طبیعی یکدست و استاندارد وجود داشته باشد.اما نمیدانم علت نبوده است این چنین امکاناتی در این دو استان چیست! مسئولان ورزش و استان چه توضیح و دفاعیهای در روبه رو این کمبودها دارند؟!
در جاهایی ورزشگاه داریم که در هیچ یک از لیگهای ایران نماینده ندارند!
دلنشین است که میآییم در سیستان و بلوچستان زمین چمن درست میکنیم که معضل آب دارد، اما در قائمشهر چمن مصنوعی با آن هزینه میسازیم که مجدد با هزینهای دیگر آن را به چمن طبیعی،آن هم بیکیفیت برگردانیم!
این مسئولینی که اشاره میکنید خوشحال می باشند که مطالبات مارک ویلموتس از حساب ایران در فیفا پرداخت شد.دارایی که میتوانست صرف زیرساختهای فوتبال ایران بشود!
اکنون اگر من حرفی بزنم، زیادها…؛ این قضیه ویلموتس چه شد؟! چرا به مردم نگفتند چه اتفاقی افتاد؟! مگر کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و سازمان بازرسی کل سرزمین به این قضیه ورود نکردند؟! آخرش کار به کجا کشید؟! این شد که از مطالبات ایران در فیفا پول ویلموتس را دادند؟! بعد چه شد؟! اصلا من نمیدانم! یا تحقیق و تفحس نکنید، یا به مردمی که به شما رأی دادند و انتخابتان کردند گزارش بدهید که ماجرا چه شد و چه نشد.
سیداحسان قاضیزاده هاشمی(نماینده مجلس) در برنامه زنده تلویزیونی ورزشی در ۲۱ مهر ۱۴۰۲ درمورد این پرونده به صراحت او گفت پیگیریهایی صورت گرفته که پرونده ویلموتس را جستوجو نکنند!
بعد قانون کجای کار ما قرار دارد؟! به طور قانونی باید با افرادی که با ویلموتس قرارداد بستند و این چنین آدمی را آوردند و این چنین پول هنگفتی به او پرداختند،ویلموتسی که از همه کشورهایی که در آنها مربیگری کرده می بود،اخراج شده می بود! باید افرادی که با او برای تیمملی ایران قرارداد بستند،باید این افراد جوابگو باشند.
اما همه خسارت این قرارداد شگفت از حساب ایران در فیفا پرداخت شد!
نباید فوتبال ما جوابگو و تاوان دهنده این قرارداد باشد.این نمیبشود که همه هزینهها را از جیب مردممان بدهیم.این پولها باید برای مردم و برای خوشحالی مردم هزینه شوند.یا برای افرادی همانند ویلموتس و یا کیروش هزینه بشود.
اتفاقا در رابطه انتخاب کیروش به جای اسکوچیچ زیاد مسائل نقل شد که علت این اتفاق چه می بود؟!
واقعا کیروش در جامجهانی ۲۰۲۲ چه کاری برای فوتبال ما انجام داد؟! چرا مجدد این مربی را آوردیم؟! من آقای کیروش را زیاد دوست دارم و با ایشان دوست هستم.اما خارج از این چارچوب. اما فردی که دو دوره جامجهانی، دو دوره جامملتها هدایت تیمملی ایران را بر مسئولیت داشت. اما موفق نشد کاری برای تیمملی ما انجام بدهد و مقامی کسب کند، چرا برای سومین جامجهانی مجدد به او مطمعن میکنیم؟!
سنگینترین ناکامی تاریخ جامجهانی برای ایران با سوءهدایت این مربی رقم خورد!
خب من که در جریان زیاد از مسائل همانند این که قرارداد فوتبال ما با آقای کیروش بر پایه چه خواستهها و توقعات و توافقاتی و توسط چه افرادی به امضاء رسید قرار ندارم که نظر خاصی داشته باشم.اما میتوانم بگویم جامجهانی ۲۰۲۲ اولین دوره وجود ایران می بود که میتوانستیم به راحتی از مرحله گروهی فراتر برویم.اما نتوانستیم به این مقصد برسیم.اکنون هم از آن زمان زمان بسیاری قبل است. اما همه اینها میتواند برای ما تواناییای گرانبها بشود تا با آنالیز و بازدید اتفاقات و نتایج ناخوشایندی که برای فوتبال ملیمان پیش آمد، دیگر و مجدد تکرار نشود.و این با اهمیت ترین کاری است که برای فوتبال ملیمان باید انجام بدهیم.
این همه سال اختیار فوتبالمان را به دست کیروش سپردیم، اما کوتاه از یک ستاره که بگوییم کشف او بوده است! اما چه پرسپولیس و چه تیمملی تا این مدت از ستارههایی منفعت میبرند که علی دایی در جوانی و گمنامی به آنها بها داد و مطمعن کرد. به گفتن مثال امید عالیشاه ،و مهدی طارمی و بقیه
من با نظر شما ناموافق هستم. ماموریت سرمربی تیمملی کشف توانایی نیست. این کار باید در ردههای پایه باشگاهها، شهرها و محلات فوتبالخیز و توسط مربیان باشگاهی و محلی رخ دهد. سرمربی تیمملی میتواند این استعدادها را ببیند.بها بدهد و بازیکن بتواند خودش را نشان بدهد.
علی دایی در زمان حضورش در پرسپولیس با مسائلی از سوی برخی پیشکسوتان روبه رو شد که امروز میبینیم یحیی گلمحمدی هم به تعبیری آن مسائل را توانایی میکند. برداشت شما از کارکرد دوست قدیمیتان در پرسپولیس و مسائل این فصل او چیست؟
خب پیشکسوتان گرامی پرسپولیس که همیشه در رابطه تیم محبوبشان سخن بگویید میکنند. من از این عزیزان خواهش میکنم به جای این که فقط انتقاد کنند،راه حل هم به یحیی بدهند تا ایراداتی که از او میگیرند را رفع کند. یحیی میتواند روی پیشنهادها فکر کند که آیا به کار خودش و تیمش میآید یا خیر. اگر هم ایرادی در کار یحیی میبینند، اصلا رسانهای کردنش چه ثمری برای پرسپولیس دارد؟
شما با مقوله انتقادات پیشکسوتان در زمان خود چه میکردید؟
وقتی که من در پرسپولیس بودم، پولی نداشتیم. اصلا چیزی نداشتیم. هر بازیکنی را هم که میآوردم همین پیشکسوتان گرامی مسخرهام میکردند. سر همین مهدی طارمی چه مقدار مسخره کردند! یا درمورد احمد نوراللهی، امید عالیشاه، مهرداد کفشگری و زیادهای دیگر. اما یکی از این بزرگواران نیامد به من راهحلی بدهد که علیآقا این راهکار میتواند به شما و پرسپولیس پشتیبانی کند. همیشه و مدام باید این تعامل بین پیشکسوتان مورد قیمت پرسپولیس و سرمربی زمان تیم برقرار باشد. اگر این تعامل نباشد، همین مسائلی پیش میآید که الان اتفاق افتاده است.
از بانکتجارت با یحیی گلمحمدی آشنایی دارید. و اکنون از دوست ۳۲ ساله خود حمایتمیکنید؟
درست نیست بخواهیم فراموش کنیم که پرسپولیس با یحیی در این سالهای تازه نتایج زیاد خوبی گرفته است. همین فصل قبل آنها سهگانه فوتبال باشگاهی ایران را مال خود کردند. دو فینال آسیایی در رقابت با تیمهای متمول غرب و شرق آسیا و دیگر افتخارات. الان هم اگر از نتایج این فصل میخواهم سخن بگویید بکنم، نمیتوانم تا از نزدیک با شرایط پرسپولیس روبه رو نشدهام، بگویم چرا یحیی این بازیکن را فیکس بازی میدهد یا آن بازیکن را مورد منفعت گیری قرار نمیدهد. چون من که از نزدیک در تمرینات پرسپولیس وجود ندارم تا بتوانم نظر قاطع کارشناسی بدهم. احتمالا نظر شخصی خودم را بگویم که اگر من بودم فلان بازیکن را به جای فلان شخص منفعت گیری میکردم، اما چون در شرایط تمرینی پرسپولیس قرار ندارم، به خودم اجازه نمیدهم نظر قطعی و کارشناسی در رابطه تصمیمات سرمربی تیم بدهم.
به هرحال پیشکسوت پرسپولیس هم روی تیم اسبق خودش تعصب دارد؟
من علی دایی اگر هم در جریان شرایط تمرینی پرسپولیس قرار داشته باشم،موردی هم به نظرم برسد خصوصی به خود یحیی میگویم. این درست نیست که مسائل تیم را به رسانهها بکشانیم. پیشکسوتان گرامی و همه افرادی که پرسپولیس را دوست دارند، به نظر من باید یحیی و تیمش را حمایتکنند. پیشکسوتان گرامی اگر تمرینات تیم را از نزدیک میبینند و یا بازیها را تماشا میکنند،اگر موردی به نظرشان میرسد که به پیشرفت و بهبود مسائل تیم پشتیبانی میکند،خصوصی و مستقیم به خود یحیی بگویند. شما یک مربی را در فوتبال مثال بزنید که همیشه یک روال پیروزیآمیز را طی کرده و هیچ فراز و نشیبی نداشته است. اکنون این درست نیست که ما بیاییم همه سالهای موفق یحیی را فراموش کنیم و امسال برای چند نتیجه که در جریان کامل و دقیق رخ دادنشان نیستیم و مورد رضایت مردم نبوده، سرمربی پرسپولیس را مورد نکوهش قرار بدهیم.
یعنی با انتقاد از کارکرد سرمربی ناموافق هستید؟
اگر نیت پشتیبانی کردن باشد تضادی بین فردی پیش نمیآید. خب انتقاد کردن زیاد راحت است. شما زیاد راحت میتوانید به گفتن سخن بگوییدهای منفی و انتقادآمیز بپردازید. برعکس این قضیه این زیاد سخت است که تو بنشینی فکر کنی،آنالیز کنی که چه چیزی میتواند به پیشرفت یک نوشته پشتیبانی کند. پرسپولیس با یحیی در سالها قبل فوتبالی که اراعه میداد زیاد مقتدرانهتر می بود. اما این فصل از لحاظ نتیجهگیری با آن پرسپولیس فاصله دارد. تیم در زمان تازه مصدومان تأثیرگذاری همانند وحید امیری داشت که زیاد میتوانستند به یحیی و پرسپولیس پشتیبانی کنند. متأسفانه نبوده است این نفرات کلیدی دست و بال هر مربی را میبندد. خود یحیی هم باید در خصوص علت و علل نتایج این فصل بازدید مجددی بکند. خب زیاد مسائل دیگر هم احتمالا در تیم و باشگاه پرسپولیس رخ بدهد که من از آنها خبری نداشته باشم تا بتوانم نظر فنی و کارشناسی بدهم. به این علت اظهاراتم تنها بر پایه مواردی هست که میتوانم ببینم. یحیی مربی باهوشی است و همین که توانسته در پرسپولیس دوام بیاورد، شما تا ته خط را بخوانید.
زمان تعیین نمیکنیم اما در کل چشم به راه برگشت علی دایی به فوتبال باشیم؟ چون این که فرمودید دوره من همه شده را نمیتوان پذیرفت!
منظورم این نبوده است که دوره حضورم در فوتبال به انتهای راه خود رسیده است. اما در شرایط جاری دوست ندارم به فوتبال برگردم. وقتی که مربیگری میکردم، به غیر سال آخری که آن اتفاقات رقم خورد.متأسفانه خندهدار است که گفتن کنم خود باشگاه میخواست که من ناکامی بخورم. باشگاهی که در آن کار میکنی، خواهان ناکامی تو باشند؟! این باورکردنی است؟!
باید بگوییم به علی دایی در تیمی که آن را به لیگقهرمانان آسیا رساند، از پشت خنجر زده شد؟ همانند ماجرای ناصر حجازی؟
شما فقط به این نوشته دقت کن که تیم فوتبال بزرگسالان سایپا الان کجاست؟ نمیخواهم به قبل برگردم. اما برخی اوقات واقعا باید او گفت که عدو بشود جهت خیر اگر خدا خواهد! خدا را شکر الان فعالیت اقتصادی خودم را دارم. آرامشی که باید را در کنار خانوادهام دارم. ۵۳ سالم شده است. نصف زیاد تر عمرم رفته است. یک ذره هم باید زندگی کنم. همه چیز که فوتبال نمیبشود. چه زمان باید بدون استرس در کنار خانوادهام باشم؟ دیگر برای مسافرت خانوادگی این دغدغه را ندارم که تقویم لیگ چه وقتی به ما میدهد که به یک سفر خانوادگی بروم. همه اینها در زندگی اهمیت دارد.
پرسپولیس یک بازی حساس در لیگ قهرمانان آسیا برابر الدحیل در پیش دارد. به نظر شما قهرمان سالهای تازه ایران میتواند از گروه خود صعود کند؟
من معتقدم پرسپولیس همانند بازی رفت که در خانه حریف به پیروزی رسید، این بازی را هم در خانه و با درایتی که از یحیی و کادرفنیاش سراغ دارم،در کنار بازیکنان توانمند و باقابلیت خود میتواند الدوحیل را ور ورزشگاه آزادی و با حمایتکامل هواداران پرشورش ناکامی بدهد. متأسفانه پرسپولیس در بازی قبل خود برابر النصر بهترین زمان برای قطعی کردن صعودش را با بداقبالی از دست داد.با این حال به باور من پرسپولیس میتواند با تسلط بر الدوحیل به گفتن یکی از سه تیم دوم گروههای غرب آسیا به مرحله سپس صعود کند.
سخن بگوییدهای شما حوالی پاداشهای وعده داده شده و به وعده عمل نکرده در خصوص پاداش صعود به جامجهانی ۱۹۹۸ و بعد از آن پیروزی برابر آمریکا در بازی قرن با عکس العملهای مسئولان زمان فوتبال ایران روبه رو شده! اما بازیکنان آن تیم صحت اظهارات شما را قبول کردهاند!
من حرفی نمیزنم که پای آن نایستم. الان هم میگویم که به ما بعد از صعود به جامجهانی و بعد از تسلط بر آمریکا زیاد قولها دادند که عملی نشد. اما آن تیم همان گونه که در سخن بگویید قبلیمان به شما گفتم،از جان و دل برای نشاط دل مردم ایران به زمین میرفت. شما سپس از بازی استرالیا و یا سپس از پیروزی برابر آمریکا یک مصاحبه از بازیکنان ۹۸ بیاورید که مدعی دریافت پاداش در روبه رو نتایج درخشان تیمملی شده باشند. ما که نرفتیم ۶ گل از انگلیس بخوریم سپس بیاییم طلب پاداش کنیم.
اما داریوش مصطفوی بعد از سخن بگوییدهای شما حرف های که به بازیکنان حواله ماشین پاداش دادهاند!
بله، حواله دادند. اما با ۷۰ درصد مالیات! نه همانند امروز بدون عوارض و محدودیت حجم موتور و …. اگر میخواستیم اتومبیل داخل کنیم، باید ۷۰ درصد مالیاتش را خودمان پرداخت میکردیم. من علاقه خاصی به داریوشخان دارم، احترام خاصی برای ایشان قائلم. در حق من زیاد بزرگی کردهاند اما آن حوالهها به درد کی خورد؟ مگر آن زمان میشد خودروی خاصی داخل کرد؟ خانه هم که میگویند قرار می بود از آپارتمانهای نواب بدهند، اگر شما یک متر از این آپارتمانها را دیدید، بازیکنان تیم ۹۸ هم دیدند.
۲۵۱۲۵۱
منبع