۱۰ فیلم بزرگ سال ۲۰۳۴

صنعت سینمای آمریکا یا همان هالیوود، بدون شک یکی از جریان‌ساز ترین تجارت‌های جهان است. اما این صنعت بزرگ در سال‌های قبل و با ورود اندوخته‌های کلان از مبنا به یک بنگاه اقتصادی و تجاری بدل شده است که پیش از کیفیت، این برگشت اندوخته است که در مدار دقت صاحبان این صنعت قرار دارد. بعد با این نگاه ما دیگر ناظر آن هالیوود عصر طلایی یا کارخانه ساخت رویاهای دست‌نیافتنی نیستیم. حتی آثار جدا گانه و هنری نیز دیگر نمی توانند دست به کار شگفت و تازه‌ای بزنند. اما اکنون سوال این است که آیا با این چنین فرمانی سرانجام هالیوود در ده‌ سال آینده به کجا ختم خواهد شد؟! ما در این نوشته ویجیاتو می‌خواهیم با نگاهی طنز در مدار جدیت به این سوال جواب دهیم. بعد این شما و ۱۰ فیلم بزرگ سال ۲۰۳۴ هالیوود.

تریلر تازه کلینت ایستوود درمورد یک مستمری بگیر عبوس

در اواخر دهه ۲۰۱۰ و اغاز دهه ۲۰۲۰ میلادی، منتقدان و کارشناسان بازنشستگی قریب الوقوع کلینت ایستوود را پیش بینی کردند. اما به محض این که حتی طرفداران وفادار او نیز بالاخره این سخن را باور کردند، این مرد برآمده از سینمای کلاسیک یک تریلر جنایی دیگر را بدون هیچ سخن و حدیثی انتشار کرد، و مجدد در رابطه قهرمانی که تصمیم ندارد مطابق شرایط دیگران زندگی کند فیلم ساخت.

اکنون او در تازه ترین فیلم خود باید با هوش مصنوعی، اسکوترهای برقی و دشمنان تا دندان مسلح مقابله کند. با وجود این، فیلم با تقدیم تاثیرگذار به نوه‌ی او اغاز می‌بشود که پیش از اکران این تاثییر سینمایی چشم از جهان فروبست. اما مسئله این فیلم آن است که خود کلینت ایستوود در ۱۰۳ سالگی در نقش مهم با چشم و صدای خشن خود ظاهر خواهد شد. گویی کارگردان همه حملات روزنامه‌نگاران به نوشته آخر دادن به یک حرفه را نادیده گرفته و دست‌بردار این سینما نیست. و دلنشین اینجاست که در صحنه بعد از تیتراژ این فیلم، کارگردان ۱۰ فیلم تازه دیگر را در مولتی‌ورس گرن تورینو خود معارفه می‌کند.

فیلم کنسرت تیلور سوئیفت از کریستوفر نولان

نولان بعد سال‌ها بازی با سخت‌ترین مفاهیم سینمایی تصمیم دارد کاری تازه را به مخاطبان خود هدیه کند. این کارگردان که قبلاً زمان را به عقب برگردانده، یک انفجار هسته‌ای را بازسازی کرده و حتی لئوناردو دی کاپریو را به دنیای رویاها و مک کانهی را به یک سیاهچاله فرستاده است، چیز فرد دیگر برای جستجوی روی صفحه تخت سینما ندارد!

بعد این کارگردان برای دیوانه کردن کامل تماشاگران، با تیلور سوئیفت متحد می‌بشود و برای او کنسرتی اختصاصی برگزار می‌کند. نولان علت همکاری با این خواننده را نوعی اعتراض به سیستم پخش فیلم‌ها دانسته و با تحسین کردن این خواننده، این چنین همکاری خاصی را نوعی آزمایش بزرگ برای جنگیدن با استودیوهایی خوانده است که می‌خواهند سینما را به نابودی بکشانند.

درام تاثیرگذار آری استر درمورد والدین

بعد از نمایش فیلم‌های آری آستر همچون «موروثی» و «همه هراس‌های بو»، این فکر به وجود آمد که کارگردان دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته است. از این قبل، والدین در این فیلم‌ها زیاد تر به‌گفتن افرادی مستبد و محافظه‌کار ظاهر خواهد شد. با این وجود خود نویسنده و فیلمساز آری استر چندین دفعه ربط بین شخصیت‌های تاریک و مادر و پدرش خودش را رد کرده است. اما سخن را باید با عمل ثابت کرد. به این علت، ۱۰ سال سپس، استر یک درام طویل زمان ده ساعته زندگی‌نامه‌ای را درمورد یک خانواده انتشار می‌کند.

این فیلم درمورد یک زن، شوهر و فرزندشان است که با هم در نیومکزیکو زندگی می‌کنند. اما این‌بار در شب، این خانواده توسط ارواح شیطانی مورد دعوا قرار نمی‌گیرند، این یعنی روابط بین اقوام تا حد امکان سالم و غیرسمی است، و فتنه این ‌بار در این است که آری کوچک برای کریسمس چند هدیه دریافت می‌کند که خاص است. یقیناً انتظار سرهای بریده و رسم‌های شگفت را نداشته باشید، در عوض ما ناظر یک صحنه مختصر توسط واکین فینیکس در نقش بابانوئل و یک صحنه ۳۰ دقیقه‌ای شام تعطیلات بدون حتی یک کات هستیم که همه چیز را پوشش می‌دهد.

فیلم سودربرگ که توسط یک رشته شبکه عصبی نوشته شده

استیون سودربرگ به نوعی کریستوفر نولان گیک‌های جدا گانه است. در حالی که کارگردان Interstellar به این فکر می‌کرد که چطور صدای آثار گران قیمت خود را در سینماهای IMAX بهبود بخشد و فیلم زندگی نامه اوپنهایمر را به فیلم مهم سال تبدیل کند، همکارش مشغول تشکیل سریال‌های تعاملی و ساخت فیلم بر روی آیفون می بود. اما به زودی این کارگردان برای فهمیدن نکردن تفکراتش از سمت صاحبان هالیوود، برای پشتیبانی به پیشرفت آثارش به یک شبکه عصبی خاص برآمده از هوش مصنوعی مراجعه می‌کند.

به این علت، این هوش مصنوعی است که به سودربرگ اجازه می‌دهد تا پنج پروژه را به طور همزمان در سال ۲۰۳۴ انتشار کند: از دنباله سوم Ocean’s Eleven تا یک فیلم شوق‌انگیز درمورد یک ویروس مرگبار و یک درام ورزشی درمورد مدیران حریص. این نوع فیلم‌ها و این سبک تشکیل قطعا مورد استقبال طرفداران فیلم در Letterboxd و Reddit قرار خواهد گرفت، اما فستیوال کن کماکان سرسختانه جلوی این فرم فیلمسازی خواهد ایستاد. بعد جاه طلبانه ترین پروژه کارگردان، یعنی فیلم زندگینامه‌ای ChatGPT، حتی اجازه ورود به رقابت مهم را نیز نخواهد داشت.

بازسازی گرین لنترن از جیمز گان

سلسله مراتب استودیوها در سال ۲۰۳۴ کم کم در حال تحول است. مارول هیچ زمان نمی‌تواند جلوی بحران درون شرکتی خود را بگیرد و دنباله‌های بی آخر The Avengers را کماکان انتشار خواهد کرد. اما رئیس دی سی، جیمز گان، در موج پیروزی «سوپرمن جوان»، آنقدر به خود ایمان خواهد داشت که برای سرگرمی یکی از ناکامی خورده ترین پروژه های استودیو، «فانوس سبز» را احیا خواهد کرد.

او رایان گاسلینگ را برای ایفای نقش مهم این فیلم اقتباسی که در حال تشکیل است، به خدمت می‌گیرد. دیگر فانوس‌های جانشین در این فیلم عبارت هستند از رفیق وفادار کارگردان، مایکل روکر، برادر کارگردان شان گان، و سیلوستر استالونه، که یک بار دیگر نقش هیولای انسان نما را بازی می‌کند. خود فیلم با یک صحنه موزیکال حماسی برگرفته از پیروزی‌های نوستالژیک دهه ۲۰۱۰ جیمز گان به آخر می‌رسد. یقیناً رایان رینولدز نیز سولیست یا رقصنده آن خواهد می بود. از این قبل، جیمز گان هم چنان در آرزوی دادن فرصتی مجدد به افرادی است که توسط جامعه طرد شده‌اند.

درامی با محوریت سن بلوغ از میلی بابی براون

میلی بابی براون اکنون به اوج محبوبیت خود رسیده است، تهیه کنندگی «انولا هولمز» را برعهده دارد و حتی به صندلی کارگردانی فیلم‌های خودش رسیده است. این کارگردان جوان برای اولین فیلم خود راحت ترین ژانر را برگزیده است؛ منظور دوران بلوغ و اثری زندگی نامه‌ای درمورد رشد یک دختر نوجوان در هالیوود است. این پروژه در مرحله های اولیه گسترش توسط نتفلیکس خریداری شده و آماده نمایش می‌بشود.

اما خبر بد در روال تشکیل این تاثییر آن است که به علت اعتصاب بازیگران تازه، بابی براون باید به نسخه‌های دیجیتالی از همکارانش در Stranger Things متوسل بشود و خودش نقش مهم فیلم را با ا پشتیبانی CGI بازی کند. منتقدان زیاد تر بابی براون و آثارش را با دیوید لینچ و فصل سوم Twin Peaks قیاس می‌کنند، اگرچه در واقع نویسنده از حساب Tik-Tok لولا ویندینگ رفن نیز برای این فیلم جدیدش الهام گرفته است.

اولین پروژه بزرگ جهان سینمایی اِی۲۴

شرکت فیلم‌سازی A24 تنها در ده سال مسیری از یک شرکت کوچک ناشناخته تا تبدیل شدن به ناجی سینمای جدا گانه با میلیون‌ها طرفدار را طی کرده است. بعد از پیروزی فیلم علمی تخیلی «همه چیز همه جا به یکباره» (هفت جایزه اسکار و ۱۴۰ میلیون دلار دریافتی در گیشه!)، کارگردانان زیر نظر این شرکت اظهار کردند که آماده برداشتن قدم بعدی می باشند. منظور آن‌ها ساخت یک فیلم پرفروش با بودجه سنگین است.

ما یقین هستیم که دیر یا سریع A24 فهمید خواهد شد که چطور حال و هوای غمگین کننده و داستان‌های استعاری درمورد غم و اندوه را برای مخاطبان زیاد در سینما تطبیق دهد. فکر کنید ۱۰ سال دیگر اولین تاثییر متقاطع دنیای سینمایی پست مدرن از کارگردان «زندگی‌های قبل» سلین سون بر پرده سینما ظاهر می‌بشود. همه قهرمانان آثار این شرکت و تصاویر A24 در فیلم مهم درمورد رویارویی با صدمه‌های دوران کودکی ظاهر خواهد شد. این یعنی بز فیلم «جادوگر» به پرده ها باز می‌گردد، میا گوت مجدد در نقش پرل و ماکسین تناسخ اشکار می‌کند و فلورانس پیو بار دیگر با دوست پسرش در پوست یک خرس ظاهر می‌بشود. بعد فروش یک میلیارد دلاری این تاثییر در گیشه ضمانت شده و با آمدن آن دنیای سینمایی مارول به طور کامل نابود خواهد شد.

فیلم اکشن چاد استاهلسکی با جایزه اسکار دستاوردهای بدلکاری

بدلکاران قهرمانان گمنام هالیوود می باشند؛ جامعه سینما ده‌ها سال است که به جستوجو اضافه کردن اسکار بدلکاری به جوایز آکادمی بوده است. اگر فردی بتواند جهان را برای این جایزه همدل کند و اولین اسکار این شاخه را به دست بیاورد، او چاد استاهلسکی، حمایتکننده سرسخت نوآوری و کارگردان فرنچایز جان ویک است که با هر فیلم خودش استاندارد جدیدی را برای بدلکاری‌های پیچیده و طراحی مبارزات مبتکرانه در صحنه‌های اکشن تعیین می‌کند.

با دقت به محافظه کاری صاحبان صنعت سینما و عدم تمایل به تحول آنچه که خوب نیست، اما تا این مدت می‌توانیم امیدوار باشیم تا ده سال آینده چیزی در این سینما تکان بخورد. بعد اینجاست که جرأت می‌کنیم فکر کنیم که اهدای اسکار به بدلکاران در سال ۲۰۳۴ اغاز می‌بشود. در این روال اگر اولین برنده نیز فیلم تازه استاهلسکی باشد، نمادین و صادقانه خواهد می بود. چه یکی از اقتباس‌های مد نظر او از بازی‌های ویدیویی که کارگردان اکنون روی آن کار می‌کند، چه جان ویک تازه، جایی که کیانو ریوز ۷۰ ساله بار دیگر آه سنگینی خواهد کشید و با سر به دل قاتلان پر شمار خواهد رفت.

باربیگِیمر به جای باربنهایمر

اتفاقات پر سر و صدای Barbiegamer یک اتفاق فرهنگی است که مطمئنا هالیوود را ناچار می‌کند برنامه‌های خود را در سال‌های آینده حوالی آن تنظیم کند. در دل این اتفاق در مرحله اول، استودیوها اغاز به انتشار کردن فیلم‌های مبتنی بر عروسک‌ها و بازی‌های گوناگون خواهند کرد. به گفتن مثال، فکر کنید فیلمی درمورد بازی «Palworld» در دست ساخت باشد که همه جهان انتظار آن را می‌کشند. در مرحله دوم، بازاریابان به جستوجو زمان‌هایی برای قیاس فیلم‌های متغیری می باشند که در یک روز اکران خواهد شد (منظور چیزی همانند به باربنهایمر).

اگرچه برخی اعتقاد دارند که پیروزی باربنهایمر با چیزی همانند به «باربیگیمر» قابل تکرار نیست، اما تا این مدت در اعماق روحمان به ظهور یک جانشین معنوی امیدواریم. فکر کنید در سال ۲۰۳۴، سوفیا کاپولا، کارگردان فیلم‌های درام کوچک درمورد بزرگ شدن و تنهایی زنان، در رابطه تصاویر عروسک‌های برتز (Bratz) یک فیلم جنجالی تشکیل کند. در همان زمان، فیلمی دیگر از فرنجایز «تلماسه» نیز به گفتن آخرین فیلم این فرانچایز از دنیس ویلنوو، در سینماها ظاهر بشود. اینجاست که مخاطبان در جلسه اول با کفش‌های پاشنه بلند ورساچه به سینما می‌روال و جلسه دوم با لنزهای آبی و لوله عجیبی که از بینی شان بیرون زده داخل سینما خواهد شد.

بازسازی تواریخ ریدیک تاثییر وین دیزل

فرنچایز «سریع و خشمگین» در حال آخر است؛ حداقل این چیزی است که وین دیزل در مقام تهیه‌کننده و چهره اول این فرنچایز می‌گوید. این مجموعه پرفروش خانوادگی تنها یک فیلم تا آخر خود راه دارد. ما یقیناً شک داریم که این حماسه پرسرعت هیچ زمان جایی ترمز کند، اما اگر این خبر درست باشد، دیزل باید مجدد ترفند رستاخیز مورد علاقه خود را انجام دهد.

در سال‌های تازه، صنعت سینما دقت خود را به داستان‌های علمی تخیلی معطوف کرده است، بعد چرا وین دیزل «The Chronicles of Riddick» را مطابق با زمانه به پرده‌های سینما بازنگرداند؟ به وضوح برای دیزل دشوار خواهد می بود که فانتزی اکشن بی حد و حصر خود را با قوانین زمینی خسته‌کننده فیزیک تطبیق دهد. بعد ما امیدواریم که در ده سال آینده، تواریخ ریدیک به یک فرنچایز محبوب تازه تبدیل بشود و مجدد با نجات جهان، نقل قول‌های پسرانه و بازتاب در رابطه این حقیقت که شما نمی‌توانید بدون خانواده در فضا زنده بمانید، گیشه سینما راه به خاک و خون بکشد.

کلام پایانی

اگر سینمای هالیوود با همین فرمان و با این فرمول پول‌پاشی‌های زیاد و تکیه به تکنولوژی‌های روز و هوش مصنوعی پیش برود، بدون شک در ده سال آینده سرنوشت این سینما چیزی همانند به اپیزود‌های وحشتناک سریال «آینه سیاه» می‌بشود. اکنون شما به ما بگویید به نظرتان آینده هالیوود چطور خواهد می بود؟!