به گزارش دلچسب
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، دهمین روز از ماه رمضان، دهمین سال بعثت و سه سال پیش از هجرت تاریخی پیامبر اکرم (ص) خدیجه کبری(س) نخستین بانوی مسلمان تاریخ، دعوت حق را لبیک او گفت.
در سال دهم بعثت حضرت خدیجه کبری(س) از شدت ضعف و ناراحتی در شعب ابیطالب، پیامبر را تنها میگذارد. حضرت خدیجه(س) در فاصله سی یا سی و پنج روز بعد از رحلت عموی پیامبر، ابوطالب، از دنیا میرود و بدین ترتیب، هر دو یار رسول خدا، او را تنها میگذارند.
وصیتهای حضرت خدیجه (س)
حضرت خدیجه(س) در آخرین لحظات زندگی وصایایی به شرح زیر به پیامبر اکرم نمود:
۱ـ برای او دعای خیرکند.
۲ـ او را به دست خود در خاک قرار دهد.
۳ـ پیش از دفن در قبر او داخل شود.
۴ـ عبایی را که به زمان نزول وحی بردوش داشت، روی کفن او قرار دهد حضرت خدیجه که همه اموال منقول و غیرمنقولش را به حبیب خود بخشیده می بود، در روبه رو فقط یک عبا مطالبه نمود. حضرت خدیجه (س) در آن لحظات آخر در رابطه حضرت زهرا (س) ابراز نگرانی کرد، اسماء بنت عمیس ضمانت نمود که در شب زفاف او به جای خدیجه نقش مادری ایفا کند.
خوف حضرت خدیجه (س) از مرگ
حضرت خدیجه سلامالله علیها بیست و چهار سال با پیامبر اکرم(ص) زندگی کرد و سرانجام در بستر بیماری قرار گرفت. با این که حضرت خدیجه(س) نهایت فداکاری را برای اسلام نمود، و به طور مکرر از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله به او مژده ی بهشت داده شد، در عین حال خائف می بود و در اغاز ی مرگ، از هراس خدا هراسان می بود و خود را بنده ی کوچک و ناچیزی میدانست و از درگاه خدا میخواست که در عالم قبر و برزخ راضی شود. از پیامبر(ص) تقاضای دعا و طلب مغفرت نمودن داشت، و از آن حضرت میخواست که زمان مرگ و خاک سپاری، او را مورد لطف خاص قرار دهد، در قبرش بخوابد، و با این کار، رحمت الهی را داخل قبر سازد و…. .
در آن زمان فاطمه سلامالله علیها نزدیک به پنج سال داشت، گویا خدیجه(س) شرم داشت از پیامبر(ص) تقاضای دیگر کند، فاطمه(س) را واسطه قرار داد، به او فرمود: «دختر جان! نزد پدر برو، و از او بخواه پیکرم را با یکی از روپوشهای خود کفن نموده و بپوشاند.»
فاطمه(س) واسطه شد و این تقاضای خدیجه(س) نیز روا شد. این تقاضای خدیجه(س) از اینرو می بود تا آن لباس جهت نورهایی از رحمت الهی شود و او را در عالم برزخ و روز قیامت راضی سازد.
حضرت رسول(ص) که بر بالین این بانوی بزرگوار حاضر می بود، ضمن او گفتوگوی با وی فرمود: خدا تو را با مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم برابری داده است. هنگامی روح حضرت خدیجه(س) به سوی جهان جاودان پر کشید پیامبر(ص) سخت گریست.
چون در «حَجُون» قبری برای خدیجه کبری(س) کندند، پیامبر (ص) خود به راه افتاد؛ هم چنان که اشک از چشمانش میبارید داخل قبر شد و خوابید، افزونتر از قبل گریست و او را دعا کرد. آنگاه برخاست و با دست خویش همسرش را در قبر گذاشت. حضرت فاطمه سلام الله علیها ، یادگار امّالمؤمنین حضرت خدیجه(س) گِرد پدر میگشت، خود را به دامان ایشان میآویخت، بهانه مادر میگرفت و دل دردمند پدر را آتش میزد.
پیامبر (ص) جز سکوت چیزی نداشت؛ جبرئیل نازل شد و او گفت: ای پیامبر، به فاطمه بگو خدا برای مادرت قصری از لؤلؤ ساخته که درونش آشکار است و در آنجا هیچ سختی و تلخی نیست. به این ترتیب فرشته الهی آخر رنجها و محنتهای حضرت خدیجه سلامالله علیها را خبرداد.
وفات حضرت خدیجه(س) به فاصله اندکی از رحلت اندوه بار حضرت ابوطالب(ع) رقم خورد، پیامبر اکرم (ص) آن سال را «عام الحزن» نام نهاد و در واقع یک سال اظهار عزای عمومی نمود.
آرامگاه حضرت خدیجه(س) در قبرستانی در مکه است. رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ می بود؛ چون خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) می بود و به احترام او تعداد بسیاری به حضرت محمد(ص) احترام میگذاشتند و از آزار ایشان خودداری میکردند.
فرزندان حضرت خدیجه(س)
ابن هشام می نویسد: «فرزندان خدیجه (س) از پیامبر (ص) عبارت هستند از: رقیه، زینب، ام کلثوم، فاطمه، قاسم، طیب و طاهر. پیامبر (ص) از همسران متعدد خود، تنها از خدیجه (س) دارای فرزند می بود، و یک فرزند نیز به نام ابراهیم از همسر دیگرش «ماریه ی قبطیه» داشت.
دسته بندی مطالب
منبع