به گزارش دلچسب
سالمخبر: آمار دقیقی از مقدار سوختگیهای سالانه در سرزمین وجود ندارد اما آمارهای تقریبی نشان از آن دارد که در ایران هشت برابر متوسط جهانی میسوزیم.
محمدجواد فاطمی، رئیس هیئتمدیره انجمن ققنوس (حمایتاز بیماران دچار سوختگی)، فوق تخصص جراحی پلاستیک و ترمیم، در عرصه مسائل و مشکلات روزافزون بیماران سوختگی در سرزمین با گفتن این نوشته افزود: متأسفانه در ایران آمار و رقم های درست و دقیقی وجود ندارد و این کاستی در همه عرصهها مشاهده میشود. آمارها تقریبی می باشند. عددی که ما داریم، این است که در ایران هشت برابر متوسط جهانی میسوزیم، اکنون این رقم را برخیها کمتر و برخیها زیاد تر برآورد میکنند. سالانه نزدیک به ۳۰ هزار نفر بیمار سوختگی در بیمارستانهای ما بستری خواهد شد. هنگامی میگوییم بستری خواهد شد؛ یعنی سوختگیشان شدید بوده که بستری شدهاند. تعداد زیاد بسیاری میسوزند؛ سوختگیهای خفیفتر بستری نمیشوند. آمارها میگویند تقریبا به ازای هر یک نفر بستری، شش تا هشت بیمار سوختگی به طور سرپایی درمان میشود، بعد به این علت نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر سرپایی درمان شده و ۳۰ هزار نفر بستری خواهد شد. سه هزار نفرشان فوت کرده و ۲۷ هزار نفرشان از بیمارستانها مرخص خواهد شد. نیمی از این ۲۷ هزارنفری که مرخص خواهد شد، درمان شده و ناتوانی جسمی یا تعداد بسیاری از مشکلات را ندارند اما نیمی دیگر به طور تقریبی با انواعی از معلولیتهایی که در ابتدا توضیح دادم، مواجه خواهد شد که عموما مخاطب و جامعه مقصد انجمن ققنوس می باشند که باید به آنها خدمات داده شود. انجمن ققنوس تا این مدت فراگیر نشده است و برای رسیدن به این سطح باید عمل های بسیاری انجام شود.
وی در رابطه چگونگی اراعه خدمات انجمن حمایتاز بیماران سوخته، افزود: ویزیت جراحی پلاستیک رایگان، ویزیت رایگان روانشناسی، کاشت مو و جراحی از عمل های همیشگی است. این چنین از نظر اجتماعی به بیماران برای اشکارکردن شغل مناسب پشتیبانی میکنیم. این که بتوانند خودشان را دوست داشته باشند، بتوانند دوست داشته شوند و با پذیرفتن شرایط، در اجتماع ظاهر شده و خودشان را در خانه مخفی نکنند. در صورت نیاز اگر از نظر هزینههای درمانی یا معیشتی مشکل داشته باشند، به آنها پشتیبانی میشود، اما با اهمیت ترین قضیه در انجمن ققنوس این است که به هیچیک از جمعیت تحت پوشش، پول داده نمیشود. باور و اصول ما بر این است که پولدادن بدترین نوع
پشتیبانی است. ما به آنها خدماتی میدهیم که بتوانند درصد بسیاری از مشکلاتشان را رفع کنند. همانند فیزیوتراپی-کاردرمانی رایگان که میتواند به طور همهجانبه راهگشا باشد.
فاطمی در رابطه حالت اقتصادی و معیشتی بیماران سوختگی او گفت: بیماران سوختگی از افراد کمبضاعت جامعه می باشند. اصلا یکی از دلایل سوختگی آنها میتواند از فقر باشد. اگر فقیر نباشند، نمیسوزند. اگر شما امکانات زندگیتان خوب بوده و آموزش کافی برای مراعات ایمنی دیده باشید، کمتر دچار سوختگی میشوید. برای مثال در بین بیماران سوختگی دیده شده که موبایل هوشمند ندارند و اکنون سپس از سوختگی که نیاز به برقراری ربط با آنها و آگاهیبخشی درمورد پارهای از مراقبتها و خبررسانیها داریم، امکان برقراری ربط با آنها نیست. تعداد بسیاری از بیماران در مناطقی که ارتباطاتشان با تهران یا مراکز استان بهسختی انجام میشود، ساکن می باشند. مورد دیگر این است که اقلیتها زیاد میسوزند؛ سوختگیهای حادثهای یا خودسوزی در استانهای محروم زیاد شایع است؛ خودسوزی در بین بلوچ، کرد، ترک و لرها زیاد تر گزارش میشود. در واقع همه عوامل دست به دست هم خواهند داد که این افراد صدایی نداشته باشند، فردی صدایشان را نشنود و کمتر بتوانند از خدمات منفعتمند شوند.
وی با گفتن این که آمار یا میانگینی از مقدار خودسوزی در ایران هم حاضر نیست، افزود: آمارهای خودسوزی دقیقی هم حاضر نیست؛ بهاینعلت که بیمهها تا زمانها، خودسوزی را تحت پوشش قرار نمیدادند. بههمینعلت افرادی که دچار سوختگی بودند یا پدر و مادرهای این افراد، نمیانها گفتند که فرزندشان خودسوزی کرده و آن را تنها یک حادثه غیرعمد گزارش میکردند. بعد بههمینعلت آمارها نادرست میشد و آمار دقیقی نداریم. در ایران تعداد بسیاری از خودسوزیها به مرگ ختم میشود. خودسوزی نوعی انتقام از اجتماع است؛ یعنی فرد تصمیم دارد خودش را بکشد و از طرف دیگر میخواهد به جامعه این مطلب را رساند که شما عامل مرگ من بودید، شما به من سختگیری کردید و… .
فاطمی با اصرار بر این که هیچ بیمارستان خصوصی در ایران قسمت سوختگی ندارد، او گفت: همه بیماریها قسمت جداگانه و تخصصی دارند، به جز سوختگی. چرا؟ چون بیماران سوختگی عموما بیمارانی می باشند که سطح اقتصادی پایینی دارند، کدام بیمار میخواهد در قسمت خصوصی بخوابد
و درمان شود؟ دانشگاهها تمایلی به داشتن قسمت سوختگی ندارند. یک تخت سوختگی هم در بیمارستانهای فراهم اجتماعی وجود ندارد؛ یعنی اگر کارگران مشغول در کارخانهها و کارگاهها دچار سوختگی در میانه کار شوند و صدمه ببینند، از آنان هیچ حمایتی نمیشود. رویهمرفته هیچ فردی در ایران زیر بار سوختگی نمیرود، چون صورتقضیه سوختگی در ایران کاملا پاک شده است. یک عده میسوزند، بیصدا می باشند، یک عده میمیرند یا معلول میشوند، در خانههایشان مخفی و ماندگار خواهد شد، از خانه بیرون نمیآیند تا قضاوت نشوند؛ در نتیجه هیچکس آنها را نمیشناسد و با مشکلاتشان بیگانه می باشند.
وی در جواب به این سوال که حالت درمانی ما در عرصه بیماران سوختگی در قیاس با دیگر کشورها چطور است؟ فرمود: به ضرس قاطع میگویم که درمانهای ما در حوزه سوختگی استاندارد نبوده و ۴۰ سال هم از جهان فاصله داریم. مردم ما مرگومیر زیاد بالاتر از حد نرمالی در عرصه سوختگی دارند. اصلا با کشورهای دیگر قابل قیاس نیستیم. حتی شرایط ما در کشورهایی که از نظر اجتماعی و اقتصادی به ما شباهتهایی دارند، نیز بدتر است. بیماران سوختگی سپس از ترخیص از بیمارستان زندگیشان را برای حادثه آتشسوزی از دست داده یا به علت حادثهای که برایشان رخ داده، ضربه مالی بسیاری خوردهاند، شغلشان را از دست داده و خانواده را هم به طور مستقیم دچار همه مشکلات میکنند.
به این علت میبینید که سوختگی بار هزینهای بسیاری به جستوجو دارد که بیمار به علت ازدستدادن شغل و بیکاری از مسئولیت آن برنمیآید. همه بیماران سوختگی سپس از سوختن، یک رتبه از نظر توان اقتصادی سقوط میکنند، فقیرتر خواهد شد؛ باور نمیکنید در برخی از روستاها یا شهرهای ایران، فردی ۲۰ سال است که دچار سوختگی شده، با ناهنجاریهای زیاد شدیدی زندگی میکند و هزینه کافی برای مراجعه به مراکز درمانی را ندارد. خاطرهای هم از رئیس بیمارستان شهید مطهری که نزدیک میدان ونک است، تعریف کنم؛ میاو گفت آقای دکتر فاطمی، مریضهای سوختگیمان که از بیمارستان مرخص خواهد شد، سپس از مدتی سر میدان ونک میآیند و تکدیگری میکنند. یعنی در این حد و اندازه شرایط بیماران سوختگی در ایران بغرنج است. درمان سوختگی در ایران اسفناک، بیماران فقیر و عوارض سوختگی هم برای همه این دلایل
در سرزمین ما زیاد بالاست با این حال متأسفانه بیمهها پوششدهی خوبی هم ندارند.
وی با اشاره به تاثییر گرانی ها و کمیابی های دارویی در چند سال تازه و تشدید مشکلات این بیماران، اظهار داشت: هم از نظر اقتصادی که مردم دچار مشکل شدهاند هم از نظر افزایش قیمت بیحد و حصر داروها و پمادهای سوختگی، بیماران تحت سختی مضاعف می باشند. اکنون یک پماد سوختگی کوچک که بیمار سوختگی برای ازبینبردن یا کمکردن آثار سوختگی، باید منفعت گیری کند، کمتر از یک میلیون تومان قیمت ندارد. امکان پذیر یک بیمار در یک ماه به ۲۰ پماد سوختگی نیاز داشته باشد؛ لباس سوختگی که قیمت چندانی در قبل نداشت، اکنون زیاد زیاد گران شده است. بعضی اوقات هنگامی سخن بگویید از الزام تهیه لباس سوختگی میشود، برخی فکر میکنند که شبیه با لباسهای دیگر است، در حالیکه این لباسها از الیافی خاص تهیه شده که با سختی زیاد بالایی که به بدن داخل میکند، اجازه تشکیل اسکار یا گوشت اضافی و چسبندگی به محل سوختگی نمیدهد و منفعت گیری از آن زیاد اهمیت دارد. معاوضه این لباسها باید هر شش ماه یک بار انجام شود که زیاد تر بیماران هزینه خرید و معاوضه لباسهای مخصوص سوختگی را ندارند. انجمن هم توان اقتصادی و بودجه بالایی ندارد که بتواند این موارد را پوشش دهد اما تا حد توان در حال پشتیبانیرسانی هستیم.
وی در رابطه نسبت سوختگی ها در مردان و زنان او گفت: با دقت به آمار مراجعات به انجمن ققنوس، تعداد آقایانی که میسوزند از تعداد خانمها زیاد تر است. مردان زیاد تر در حادثههای خارج از منزل دچار سوختگی خواهد شد، خانمها زیاد تر در حوادث خانگی و همینطور کودکان هم در حوادث خانگی دچار سوختگی خواهد شد. در واقع نزدیک به چهار تا پنج درصد سوختگیها، سوختگیهای الکتریکی می باشند، نزدیک به ۳۰ درصد سوختگیها در اطفال اتفاق میافتد، ۷۰ درصد سوختگیها بین بزرگسالان رخ میدهد که به گفتن نمونه حدودا ۵۵ درصد آنها مرد می باشند و ۴۵ درصدشان زن می باشند؛ مردها سوختگیهای شدیدتری دارند ولی خانمها مرگومیر بالاتری در سوختگی دارند علت آن هم نامشخص است و هم علتهای هورمونی برای آن گزارش شده است. یقیناً امکان پذیر تبعیض جنسیتی در درمان نیز به افزایش مقدار مرگومیر در زنان بعد از سوختگی منجر شود. «شعله» شایعترین علت سوختگی و «مایعات داغ»، «اسیدپاشی» و «خودسوزی» هم از علتهای دیگر سوختگیها می باشند./شرق
دسته بندی مطالب