به گزارش دلچسب
به گزارش خبرگزاری ورزش ایران (دلچسب)، والیبال بعد از فوتبال دومین لیگ معتبر ورزش سرزمین را در اختیار دارد؛ لیگی که با وجود همه مشکلاتش اما به واسطه این که سطح والیبال ایران دارای کیفیت بینالمللی است، هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ اهمیت برای عموم مردم از جایگاه و اعتبار بالایی برخوردار است. با این حال لیگ برتر به لحاظ ساختاری با مشکلات بسیاری روبرو است؛ مشکلاتی که سالها به آن دقت نشده است و باید دید تحول با وجود میلاد تقوی در فدراسیون والیبال و جبار قوچاننژاد در سازمان لیگ، این مشکلات از بین بردن میشود یا خیر.
در این گزارش به بازدید مشکلات لیگ برتر والیبال پرداخته شده و یقیناً برای پشتیبانی به از بین بردن این مشکلات راهکارهایی هم نظر میشود. به امید این که روزی لیگ ایران جزو ۳ لیگ معتبر آسیا محسوب شود.
مصلحتاندیشی به جای قانونمداری
وقتی که محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال می بود سیاست اشتباهی را در خصوص تعداد تیمهای لیگ برتر والیبال جستوجو میکرد. هر چند استارت این سیاست نادرست از همان ابتدای راهاندازی لیگ برتر والیبال در سال ۶۹ کلید خورد و کار به جایی رسید که تعداد تیمهای حاضر در سطح اول رقابتهای باشگاهی سرزمین به ۱۸ تیم افزایش اشکار کرد. داورزنی هم همچون روسای پیش از خود باور داشت تا حد امکان باید از نقاط گوناگون سرزمین، تیم در لیگ وجود داشته باشد. این سیاست نادرست علتشد قیمت و اعتبار لیگ زیر سئوال برود.
بازدید گافهای لیگ برتر والیبال؛ از مصلحتاندیشی تا بیقانونی
به لحاظ ساختاری تعداد مقداری باشگاه می باشند که میتوانند در لیگ برتر والیبال تیمداری کنند. بهترین حالت برای تعداد تیمهای لیگ برتر، وجود ۸ تیم در این رقابتها است. برای افزایش تعداد تیمها هم میتوان راهکارهای مختلفی را در نظر گرفت؛ اما مسئله دلواپس کننده، سخن بگوییدهای میلاد تقوی است که مشخص می کند گمان افزایش تیم در لیگ برتر وجود دارد. به نظر میرسد مسئولان فدراسیون والیبال اتفاقات تلخ فصل قبل را زیاد سریع فراموش کردند. لیگی که با ۱۳ تیم اغاز و با ۱۲ تیم به آخر رسید.
یک بار باید برای همیشه تکلیف تعداد تیمهای لیگ برتر اشکار شود. نمیشود بر پایه این که فدراسیون والیبال به واسطه علاقه یک اسپانسر متمول به او امتیاز تیمی را واگذار کند. وجود در لیگ برتر فقط باید از طریق پیروزی در دسته یک باشد؛ در غیر این صورت ماهیت لیگ زیر سوال میرود.
تصمیمات خلقالساعه ممنوع
عدم آگاهی از چگونگی برگزاری لیگهای معتبر جهانی علتشده برخی از مدیران و مربیان والیبال ایران، پیشنهاداتی را اراعه دهند که هیچ پشتوانه علمی ندارد. این که حرف های شده برای تیمهای اول و دوم مرحله مقدماتی لیگ باید امتیازاتی در نظر گرفت که با ناکامی احتمالی در مرحله نخست، پلیآف، زحمات آن هدر نرود یک ایده نادرست و آماتورگونه است.
در ورزش ایران، هر کدام از مدیران علاقه دارند در زمان حضورشان با تصمیماتی خلقالساعه از خودشان چیزی به یادگار بگذارند؛ غافل از این که این تصمیمات میتوانند تا چه حد نادرست باشد. این که آگاهانه یا غیرآگاهانه هیچ تلاش برای این که از لیگ کشورهایی همچون ایتالیا، لهستان و حتی ترکیه و ژاپن الگوبرداری شود در نوع خود دلنشین و شگفت است.
رفت و برگشت یا متمرکز؟
اتفاقات حاشیهای که در پلیآف فصل قبل لیگ برتر والیبال رقم خورد، علتشد برخی از مربیان و حتی مدیران باشگاههایی که نتوانستند به پیروزی برسند مدعی شوند، برگزاری نیمه نهایی و فینال لیگ به طور متمرکز یک نادرست است؛ اما جنجالهایی که در فینال لیگ بسکتبال رقم خورد نشان داد برگزاری متمرکز نیمه نهایی و فینال لیگ، به مراتب با مشکلات کمتری نسبت به رفت و برگشت دارد.
بازدید گافهای لیگ برتر والیبال؛ از مصلحتاندیشی تا بیقانونی
جشن قهرمانی لیگ برتر بسکتبال به قدری با بینظمی همراه می بود که عملا هیچ عکس ماندگاری از این جشن ثبت نشد. حتی در فوتبال هم ناظر هستیم بازیهایی که در استادیوم آزادی برگزار میشود با حواشی کمتری نسبت به بازیهایی که شهرستانها میزبانی آنها را بر مسئولیت دارند همراه می باشند.
راهکاری برای سومی مشترک
تصمیم درستی که فدراسیون والیبال و سازمان لیگ گرفت حذف گفتن سومی مشترک می بود. هر چند وجود دو تیم در جایگاه چهارم هم به واسطه این که در بازی ردهبندی شرکت کرده بودند با انتقاداتی همراه شد. برای حل این مشکل که هم خبری از سومی مشترک نباشد و هم این که تیمهای ناکامی خورده در نیمه نهایی متقبل هزینه برای وجود در بازی ردهبندی نشوند میتوان رتبه آنها را ملاکی برای تعیین جایگاه نهایی آنها در نظر گرفت. یعنی این که در همین فصل قبل، شهرداری ارومیه به واسطه صدرنشینی در آخر مرحله گروهی به گفتن تیم سوم معارفه شود و تیم چادرملو هم در جایگاه چهارم قرار بگیرد.
ترکیبی که باید تا آخر فصل ثابت بماند
گافی که در آییننامه سازمان لیگ والیبال ایران وجود دارد، چگونگی نقل و انتقالات است. در هیچ کدام از لیگهای معتبر خارجی، بازیکنان حق تحول تیم را در میانه فصل ندارند. اما در ایران شرایط به طوری دیگر است. تیم پیکان در نیم فصل دوم لیگ با ترکیبی کاملا متفاوت نسبت به نیم فصل نخست به میدان رفت. فولاد سیرجان هم در مرحله پلیآف از امیرحسین اسفندیار منفعت گیری کرد؛ بازیکنی که نقش بسیاری در قهرمانی این تیم ایفا کرد.
بازدید گافهای لیگ برتر والیبال؛ از مصلحتاندیشی تا بیقانونی
قدمهایی برای اعتبار زیاد تر والیبال در ورزش ایران
حتی در لیگ برتر فوتبال هم درج نام بازیکنان در پشت پیراهنهایشان اجباری نیست. اتفاقی که حتی در لیگهای درجه چندم هم رخ نمیدهد و تیمها ملزم به مراعات این نوشته می باشند. فدراسیون والیبال میتواند این نوشته را در آییننامه سازمان لیگ لحاظ کند تا هم در این عرصه لیگ برتر والیبال ایران پیش قدم شود و هم به بینالمللیتر شدن لیگ برتر والیبال پشتیبانی کند. یکی دیگر از بدیهیترین اتفاقاتی که به جز ایران در لیگهای گوناگون ورزشی رایج و مرسوم است انتخاب ارزشمندترین بازیکن بعد از مسابقه است. موضوعی که همچون درج نام بازیکنان، در هیچ کدام از لیگهای ورزشی ایران دیده نمیشود و ای کاش مسئولان فدراسیون والیبال به اهمیت آن پی میبردند.
سقوطی در کار نیست
در چند فصل قبل لیگ برتر والیبال، تیمهایی بودند که به لیگ دسته اول سقوط کردند اما در نهایت با خرید امتیاز یکی از تیمهای لیگ برتری، در این رقابتها ماندنی شدند. این که به لحاظ فنی و والیبال یک تیم سقوط کند اما در نهایت در لیگ بماند توهین به ساختار لیگ است. خرید امتیاز یعنی این که یک تیم حتی اگر همه بازیهایش را ببازد میتواند با پرداخت پول به دسته اول سقوط نکند و این یعنی دهن کجی به دیگر تیمها.
جلسه با مربیان ذینفع برای اصلاح ساختار لیگ
اول اردیبهشت امسال، جلسهای با وجود مربیان لیگ برتر والیبال برای اصلاح آییننامه لیگ برگزار شد. مسئله قابل پیشبینی در این جلسه، سخن بگوییدهای شگفت برخی مربیان در خصوص لیگ می بود که هر کدام از آنها به فراخور مصالح تیمش در خصوص لیگ اظهارنظر میکرد. ضمن این که قرار می بود تنها در خصوص آییننامه سخن بگویید شود اما مربیان برای تعداد تیمهای لیگ و حتی فرمول برگزاری رقابتها هم نظراتی اراعه میدادند که نه تنها فاقد پشتوانه منطقی بودند اصلا جزو دستور جلسه هم نبوده است.
بازدید گافهای لیگ برتر والیبال؛ از مصلحتاندیشی تا بیقانونی
کمیته انضباطی در نقش تماشاگر
در فصل قبل لیگ برتر والیبال اتفاقات حاشیهای تلخی رقم خورد. از کتککاری در گرگان تا جنجال هواداران شهداب و شهرداری ارومیه در مرحله پلیآف. در دیگر دیدارهای مرحله مقدماتی لیگ هم اتفاقات حاشیهای بسیاری رخ داده می بود و تماشاگران برخی تیمها با فحاشی تلاش کردند فضا را برای رقیب ها سخت کنند؛ اما در همه این موارد کمیته انضباطی یا سکوت کرد یا اگر هم رایی داده به مرحله اجرا نرسید. این که به واسطه تماس برخی افراد سیاسی استانها، آرای کمیته انضباطی شکسته میشود تنها یک خروجی قابل پیشبینی میتواند داشته باشد و آن هم گستاخ شدن زیاد تر تماشاگرنماها است و اگر در فصل آینده اتفاقات غیرقابل جبرانی رقم خورد نباید شگفتی کرد.
شرطبندی، زخم عمیق بر پیکره لیگ والیبال
یکی از سیاهترین قسمتهای لیگ برتر والیبال ایران که همه از آن خبر دارند، اما فردی جرئت گفتنش را ندارد، معضل شرطبندی است. با وجود اذعان عمومی به وجود این اتفاق شوم در لیگ، مسئولان مدعیاند “سند و مدرکی در دست نیست” و به همین بهانه، چشمهای خود را بر این فاجعه بستهاند. غافل از این که نبوده است سند، به معنی نبوده است جرم نیست، بلکه نشاندهنده ضعف سیستم نظارتی است. برخی بازیکنان و حتی مربیان نیز به این گرداب آلوده شدهاند؛ یا از روی ناآگاهی، یا برای منافع مادی. اما سوال اینجاست: هنگامی بازیکنی در لحظات حساس بازی، اشتباهاتی غیرحرفهای مرتکب میشود، یا هنگامی نتیجه مسابقاتی غیرمنتظره تحول میکند، آیا واقعاً نباید شک کرد؟ سکوت فدراسیون در برابر این معضل، تنها به گسترش آن دامن زده است. آیا زمان آن نرسیده که به جای پاک کردن صورت قضیه، با راه اندازی کمیتههای جدا گانه و منفعت گیری از ابزارهای نظارتی پیشرفته، با این سرطان خاموش اما کشنده مبارزه کرد؟ والیبال ایران، پیش از آنکه دیر شود، به یک خانهتکانی اساسی نیاز دارد!
جام حذفی، اتفاقی خوب برای والیبال ایران
نگاه آماتورگونه فدراسیون والیبال به رقابتهای باشگاه علتشده می بود سالها خبری از برگزاری جام حذفی نباشد؛ اما امسال ناظر برگزاری این رقابتها بودیم. هر چند در این دوره از رقابتهای جام حذفی، سازمان لیگ والیبال از تیمها خواسته می بود در صورت عدم تمایل اظهار انصراف کنند. این که متولی برگزاری رقابتهای باشگاهی به طور تلویحی از تیمها میخواهد که به جام حذفی احترام نگذارند شگفت و تاسفآور است.
لیگ برتر والیبال ایران با وجود جایگاه بالای فنی و محبوبیت مردمی، هم چنان دچار چالشهای ساختاری عمیقی است؛ از تعداد نامتعادل تیمها و تصمیمهای سلیقهای گرفته تا ضعف نظارتی در برخورد با حواشی و معضل شرطبندی. این مشکلات سالها است با پاک کردن صورت قضیه یا راهکارهای مقطعی مدیریت شدهاند، نه حل ریشهای.
برای تبدیل شدن به یک لیگ معتبر، نیازمند برنامهریزی طویل مدت، الگوبرداری از لیگهای معتبر جهانی (همانند ایتالیا و لهستان)، و پایبندی به قانونمندی به جای مصلحتاندیشی هستیم. افت تیمها به ۸ تا ۱۰ تیم حرفهای، اجرای بیچون و چرای آییننامهها و مبارزه جدی با فساد مالی و شرطبندی قدمهای کلیدی می باشند.
والیبال ایران پتانسیل پیشرو بودن در آسیا را دارد، اما تا وقتی که سیاستگذاریها به جای منافع مختصرزمان، بر پایه اصول حرفهای محکم نشود، این رویا محقق نخواهد شد. این که فدراسیون جسارت این تحول را دارد یا خیر سئوالی است که جواب آن را میتوان در آخر دوره ۴ ساله ریاست میلاد تقوی جستجو کرد.
دسته بندی مطالب
منبع