شورای عالی انقلاب فرهنگی با صدور بیانیه‌ای ماهیت ضدعلمی نظام سلطه را محکوم کرد_دلچسب

[ad_1] به گزارش دلچسب


به گزارش

خبرگزاری موج


 به نقل از روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی، مشروح این بیانیه به شرح ذیل است:

به نام خدای آگاهی

جنبش علمی “تمدن‌ساز”، چله به چله از شهدای دانشگاه در انقلاب ۵۷ اغاز و تا اینجا و اکنون رسیده است.

به نام شهیدان نبرد آزادی‌قسمت و پرافتخار تازه با آمریکا و اسرائیل که با ترور شبانه و جنگ غیرشرافتمندانه دشمن، به خون غلطیدند به احترام می‌ایستیم، اساتید معظم دانشگاه، دانشمندان شهید فیزیک هسته‌ای، قهرمانان ملی پیشرفت و امنیت و استقلال ایران که آگاهانه و داوطلبانه، به نیابت از دانشگاه، مقصد تروریسم دولتی آمریکا و اسرائیل قرار گرفته و به فیض بزرگ شهادت رسیدند.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و سلامتی را در وب سایت خبری دلچسب بخوانید.

ترور دانشمند و نظریه‌پرداز، چه دردی از دشمنان ایران، درمان می‌کند؟

بمباران شبانه خانه دانشمند، چرا؟ دلواپس چیستند و به جستوجو کیستند؟

آیا قرار می بود با دعوا هوایی به منزل مسکونی استاد دانشگاه، نهاد دانش نابود شود؟ و یا ارعاب و ترور، دانا را جاهل کند؟ نقشه آیا این می بود که با دیدن رنگ خون “شهیدان علم”، دانشجویان و دانشمندان ایران مرعوب شوند؟ چند دانشمند دیگر را در چند نقطه جهان به گلوله خواهند بست تا معادله قوای ۸۰ سال قبل به هم نخورد و جابجایی علم و تمدن در قرن تازه، محقق نشود؟ و آیا نمی‌شود؟

بعد از ترورهای هسته‌ای دهه ۸۰، تعداد دانشمندان هسته‌ای ایران، کمتر شد یا چند برابر؟ با بمباران دانشگاه و آزمایشگاه و کتابخانه، ملت آیا راهش را کج می‌کند و در مسیر پیشرفت‌های علمی، راه طی شده را برمی‌گردد؟ بنا بوده بمباران اتاق‌­ها و کلاس‌ها و آزمایشگاه‌ها، دانشمندان جوان ما را بترساند تا عطای علوم هسته‌ای و دیگر تکنولوژی‌های برتر را به لقایش ببخشند؛ اما آیا ترسیدند؟ و بخشیدند؟ یا آنکه در این میانه، چیزهای فرد دیگر بی‌اعتبار شد.

در آن دوازده روز و بعد از شهادت این شوالیه‌های آگاهی، برای دیرباوران نیز روشن‌ شد که هیچ نهاد واقعی قضاوت در دنیای مدرن آنان، در کار نیست. همه نزدیک به، از جنس پلاستیک است و نهادهای فیصله‌قسمت که بنا می بود ریش‌سفیدی کنند، فقط تئاتر، بازی می‌کنند؛ از سازمان ملل تا آژانس انرژی هسته‌ای، مراکز قوت به‌طور سیستماتیک، همه‌چیز را تحریف می‌کنند. هرچه جلوتر می رویم، جواب‌ها مبهم‌تر می‌شود. هیچ نهادی، پاسخگوی هیچ سؤالی نیست.

شخص یا شخصیتی موهوم به نام “جامعه جهانی”، یا قوه عاقله بین‌الملل، وجود خارجی ندارد و تنها با قوه قاهره‌ای مواجهیم که دچار “ناخودآگاهی سیاه” و انبوهی از آگاهی های کاذب است. تکنیک و صنعت و توانایی، فربه‌تر می‌شود، اما همزمان مفاهیم انسانی و حقوقی به نحو خوف‌انگیزی، با وقاحت بیشتری دستکاری خواهد شد.

تعریف‌ها، به حال مذاب درآمده و محکمات انسانی، غالباً متشابه شده‌اند. به نام علم انسانی، مفاهیم غیر انسانی، صورت‌بندی می‌شود و همه‌ چیز از سیاست و امنیت بین‌الملل تا دانش و فرهنگ و اقتصاد و تجارت جهانی را در معرض تحریف است. به بشر تازه، بشارت!! داده شده که ارباب قوت می‌توانند هر تصمیمی را بدون تن دادن به عواقب آن بگیرند، هر جایی را منفجر کنند، هر فردی را ترور کنند، هر خانه‌ای را منفجر کنند، هر کودکی را گرسنگی دهند تا جلوی دوربین‌های بی حس دنیای مدرن، دهنک بزند، هر ملتی را قتل‌عام و هر سرزمینی را غارت کنند.

داشتن بمب هسته‌ای، به آنان، حق وتوی کل مطالبات میلیاردها انسان را داده است. هر لحظه میل کنند از غزه و لبنان تا عراق و سوریه و یمن، از افغانستان تا لیبی و سودان، میلیون‌ها انسان بی‌دفاع و بی‌سلاح را با بمب و تحقیر و گرسنگی و ترور، مقصد بگیرند، هر مفهومی را نامفهوم کنند، کلمات را جراحی کرده و به ضد خودش، تحول جنسیت دهند: تعریف تروریسم، امنیت، حقوق بین‌الملل، آزادی آکادمیک، آزادی گفتن، صلح، پیمان‌های بین‌المللی، حقوق بشر، منع شکنجه، مذاکره، حقوق زن، حقوق کودک، پرهیز از خشونت، حق حاکمیت ملی و حق غنی‌سازی مسالمت‌آمیز و…، همه معکوس شده اند. قراردادهای بین‌المللی، به‌وضوح از جنس باد هواست، سیاه، سفید و سفید، سیاه است و با یک قرارداد یک‌طرفه، امکان پذیر تناقض هم دیگر محال نباشد.

سیاست جهانی و معاهداتش با افتفاجعه‌آمیز علت، روبه رو است. از تروریست‌های واشنگتن و تل آویو می‌پرسیم شما که با چشمان نابینای خود دیدید در دو سال تازه، ده‌ها هزار استاد و دانشجو در صدها دانشگاه تحت کنترل شما، از کلاس‌ها بیرون ریخته و شعارها و نمادهای ایران و فلسطین را با افتخار بر سر دست گرفتند، با آنها چه خواهید کرد؟ آن‌ها را هم ترور خواهید کرد؟ یک سوال دیگر: ترور نظریه‌پردازان و دانشمندان شهید چون فخری‌زاده و شهریاری و علی‌محمدی و…، آیا متفکران و اساتید بعدی را که چهل روز پیش زدید، از ادامه راه شهیدان دهه ۸۰ ترسانده می بود؟

مگر یکی دوتن از شهدای تازه، قبلاً ترور نشده و تا مرز شهادت نرفته بودند؟ آیا پشیمان شده و کار ملت را رها کرده بودند؟ اینک همه دانسته اند که این مصاف بزرگ تاریخ‌ساز که پیش چشم جهان، صورت می‌گیرد از سوی ایران، یک نبرد آزادی‌قسمت بلکه تمدن‌ساز و از سوی آمریکا و اسرائیل، تنها چند ترور شبانه و غیرشرافتمندانه (و نه حتی جنگ) می بود.

اساتید شهید ما، قهرمانان ملی و خط‌شکنان پیشرفت ایران‌اند و ایران فردا به احترام فداکاری آنان، همه قد، خواهد ایستاد. شهیدان دانش و دانشگاه به شاگردان خویش و نسل فردا آموختند که مقاله‌نویسی‌های کلیشه‌ای برای جذب امتیازات شخصی و جایزه‌پرستی درون مطرح‌واره غرب، به تمدن‌سازی نمی‌انجامد، و بیگانه به مقاله کار امد و پژوهش کارآمد، به‌جای جایزه، گلوله می‌دهد.

در میدان آنان بازی کردن، مشکلات ملت و دولت ما را حل نمی‌کند. این شهیدان طریقت علم و پیشرفت ایران، به دانشگاه‌های ما یادآوری کردند که به جای تنها “ترجمه و مصرف علم”، می‌توان و باید نماد “تشکیل علم” شد. آنان مرز بین “علم سودمند” با “علم خنثی”، را با خون خویش رسم کردند. شهدای هسته‌ای، متفکران و نظریه‌پردازان و دانشمندانی شریف بودند که “گمنامی” را بر “جاه‌طلبی”، و “خطرپذیری” را بر “عافیت‌پرستی”، و “ساده‌زیستی” را بر “اشرافی‌گری علمی”، ترجیح دادند. با انقلاب به جنگ انجماد رفتند، “اختراع” را بر جای “انفعال” نشاندند، به صعوبت “نظریه‌پردازی” تن دادند و با سهولت “نظریه‌بازی” کنار نیامدند. آنکه می‌ترسد، می‌کوشد بترساند و برای تشخیص بیماری آنان که ترسیدند، بنگرید که چطور می‌کوشند دیگران را بترسانند. 

اما دستاورد بزرگ، آن می بود که همه دیدند تروریسم دولتی، موفق نشد استدلال علمی و برهان حقوقی را درهم کوبد و فرار در لباس دعوا، در ۴۶ سال قبل چند بار از همین دشمن دیده شده می بود. اینک در ایام چهلم عروج شهیدان دانشگاه، بر خاک آنان بوسه می‌زنیم و به اتاق فرمان ترور آمریکایی، اسرائیلی و همکاران داخلی ایشان، همان نظر را تکرار می‌کنیم که امام در دهه ۶۰ به دشمن او گفت: بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شود.

آمریکا از هنگامی در دهه ۳۰ به‌دست پهلوی، استاد و دانشجوی دانشگاه تهران را به مسلسل بست تا چهل روز قبل که اساتید دانشگاه‌های تهران را به‌دست اسراییل، مقصد گرفت، چندگام عقب‌تر رفت. عبرت دیگر، آن است که انقلاب علمی، انقلاب صنعتی، و هر انقلاب فرد دیگر بدون انقلاب فرهنگی، به سود فرنگی مست خواهد می بود که از هزار زنگی مست، خون‌ریزتر است.

اینک سلام ابد بر پاک‌بازان و جانبازان که به جای همه ما جنگیدند و به خون غلتیدند و نترسیدند و نترساندند و به مرگ سرخ خندیدند.

شورای عالی انقلاب فرهنگی



دسته بندی مطالب

اخبار فرهنگی

اخبار فناوری

خبر های اقتصادی

خبرهای ورزشی

اخبار کسب وکار

اخبار پزشکی

[ad_2]
منبع

پیشنهاد ما به شما

برگزاری جشنواره امام رضا علیه السلام در همه استان‌های کشور

برگزاری جشنواره امام رضا علیه السلام در همه استان‌های کشور_دلچسب

[ad_1] به گزارش دلچسب به گزارش خبرگزاری موج آخرین مطالب لامینه یامال به بیماری لاعلاج …